چطور میتوانیم رشد کنیم و جایگاه خود را در بازار کار ارتقا دهیم؟ چگونه برنامه ریزی کنیم و برای رسیدن به اهداف گام برداریم؟ بهرهوری کسب و کار چیست؟ چطور میتوانیم بهره وری مالی و زمانی بهتری داشته باشیم؟ برای افزایش میزان بهرهوری، باید بر روی چه شاخصهایی تمرکز کنیم؟ در این بخش به تحلیل فیلم «بنیانگذار» از دیدگاه مدیریتی میپردازیم تا برای دغدغهها و سوالات مطرح شده، پاسخ مناسبی را بیابیم.
فیلم بنیانگذار روایتگر داستان ری کروک فروشنده و بازاریاب موفقی است، که موفق شد با پشتکار و تلاشهای بیوقفهاش با برادران مک دونالد ارتباط برقرار کند. در همان زمان ایدهای کلیدی را برای گسترش یک مدل تجاری کاربردی مطرح کرد و کم کم توانست مک دونالد را از یک رستوران ساده در جنوب کالیفرنیا به یک کسب و کار گسترده در سراسر دنیا تبدیل کند. این فیلم نکات تجاری فوق العادهای دارد که در ادامه آنها را بررسی خواهیم کرد.
درس های مدیریتی از فیلم بنیان گذار
بیشتر بودن میزان خروجی و سود یک کسب و کار نسبت به هزینههای صرف شده، سادهترین تعریف بهرهوری کسب و کار است. بهرهوری به شاخصهایی همچون اثربخشی و کارایی وابسته است. در ادامه با تعدادی راهکار مدیریتی برای افزایش بهرهوری آشنا خواهیم شد که برگرفته از فیلم بنیانگذار هستند.
کنجکاو باشید: کنجکاوی یک ویژگی مهم برای به دست آوردن ایدههای تازه است. ری کروک قادر به فروش دستگاههای میلک شیک خود به بسیاری از رستورانها نبود، اما هنگامیکه از یک رستوران دور در کالیفرنیا سفارش 6 دستگاه را گرفت، کنجکاو شد و بررسی را شروع کرد تا دلیل این کار را متوجه شود. او میتوانست سفارش را به راحتی تحویل دهد و به سفری طولانی نرود، اما کنجکاو شد و تصمیم گرفت رستوران مورد نظر و سیستم کاری آنها را بررسی کند.
در جستجوی راهکارهای جدید و خلاقانه باشید: فقط به این دلیل که کاری در گذشته انجام نشده است، نمیتوان گفت که آن کار در آینده هم قابل انجام نیست. افراد مبتکر و خلاق همیشه از پذیرش وضع موجود و ناکارآمدی امتناع میورزند. آنها با ایده گرفتن از حوزههای مختلف، همواره در پی کشف راههای جدیدی در راستای بهبود عملکرد و افزایش میزان تاثیرگذاری هستند.
مشکلات مشتریان را حل کنید: وقتی یک کسب و کار نیاز مشتریان را به خوبی شناسایی میکند و اقدامات و تلاشهایش را در راستای برطرف ساختن آنها متمرکز میسازد، دیگر نیازی ندارد که به دنبال مشتریان باشد و آنها را قانع کند تا از محصولات و خدماتش استفاده کنند؛ بلکه مشریان خود به خود به سمت آن کسب و کار جذب میشوند تا نیازها و دغدغههایشان را به راحتی رفع کنند.
بزرگ فکر کنید: برای بزرگ اندیشی نیاز دارید که تمام احتمالات را در نظر بگیرید، چالشهای جدید را بپذیرید و برای غلبه بر آنها از راهکارهای هوشمندانه استفاده کنید.
با دیدگاههای متفاوت، فرصتهای پیش رو را بررسی کنید: برادران مک دونالد علاقه زیادی به توسعه رستوران و محصول (همبرگر) خودشان داشتند، در حالی که ری کروک با توجه به پتانسیل این کسب و کار و فرآیند کاری رستوران مک دونالد، علاقه زیادی به افزایش تواناییهای تجاری در سراسر دنیا داشت.
شریکهای مناسبی را انتخاب کنید: در هنگام انتخاب شریکهای کاری خودتان دقت کنید که آنها اخلاق کاری و حرفهای داشته باشند و همچنین بلند پرواز و سخت کوش باشند. آنگاه میتوانید مطمئن باشید که این افراد به دنبال ایجاد ارزش برای مجموعه شما هستند. خیلی وقتها شریکهایی که صرفا به دنبال سرمایه گذاری مالی هستند، ارزش خاصی را برای مجموعه شما ایجاد نمیکنند و به دنبال رشد همه جانبه کسب و کار شما نیستند.
همواره به دنبال نوآوری باشید: بعد از اینکه به موفقیتهای گوناگونی رسیدید، نباید به دنبال یک سطح دائما پایدار باشید و فعالیتهایتان را متوقف کنید؛ بلکه باید همواره به فکر نوآوری باشید تا جایگاه و سطح کسب و کار خودتان را ارتقا دهید. این موضوع باعث میشود که شما در چرخه رقابت باقی بمانید و همواره بهرهوری مناسبی داشته باشید.
سریع ناامید نشوید: سادهترین گزینه در هنگام مواجهه با شرایط سخت و دشوار، کنار کشیدن است. شما نباید به راحتی کنار بکشید و ناامید شوید، بلکه باید میزان تحمل خودتان را افزایش دهید، صبر داشته باشید و از ایدههای متفاوتتری استفاده کنید؛ در این صورت مسیر رسیدن به موفقیت برای شما هموارتر خواهد شد.
از مشاوران کاربلد و حرفهای استفاده کنید: گاهی اوقات ممکن است شما در نوآوری به بن بست رسیده باشید، با چالشهای زیادی رو به رو شده باشید یا حتی در شرایط بحرانی قرار گرفته باشید، در هر صورت شما درگیریهای ذهنی زیادی دارید و نیاز دارید که از نیروهای کاربلد و حرفهای برای انتقال تجربه استفاده کنید. در واقع مشاوران دانش و تجربه بیشتری در حوزههای کاری خودشان دارند و با چالشهای زیادی دست و پنجه نرم کردهاند. آنها میتوانند دریچههای تازهای را به روی کسب و کار شما باز کنند و دیدگاههای متفاوت و خلاقانهای را برای رشد کسب و کار شما مطرح کنند.
با دقت مذاکره کنید و قرارداد ببندید: حتما راجع به موارد حقوقی در هنگام بستن قراردادهای کاری مختلف، اطلاعات کسب کنید. گاهی بیتوجهی به یک مورد کوچک در قراردادهای حقوقی باعث میشود که ضرر و زیان بسیاری را متحمل شوید و آسیب بسیار گستردهای به کسب و کار شما وارد شود.
تحلیل مدیریتی فیلم کارآموز را از همین مقاله بخوانید
جولز آستین، مدیر یک شرکت استارتآپی آنلاین در حوزه مد و فشن است. گسترش و ترافیک شدید کاری، کنترل اوضاع را از دستش خارج نموده؛ ساعت کاری بالا و مشغله زیاد باعث اختلال در زندگی شخصی و نابسامانی در رسیدگی به امور شغلیاش شده است . میز کار آشفته و بهم ریخته، قرارها و ایمیلهای فراموش شده، کارمندانی که حس میکنند توانایی آنها با وجود تمام تلاششان دیده نمیشود؛ این امور سبب نارضایتی سرمایه گذاران و تمایل آنها برای جذب مدیرعامل جدید شده است.
تعادل کار و زندگی با نگاهی به فیلم کارآموز
عدم تعادل بین کار و زندگی باعث سردرگمی و خارج شدن امور از کنترل ما میشود. این عدم تعادل موجب استرس و اضطراب در ما میشود و آثاری همچون افسردگی، ناتوانی در کنترل خشم، بیخوابی، ضعف جسمانی و اختلال در سیستم ایمنی بدن را به همراه خواهد داشت.
جولز که تمام زمان و انرژیاش را فقط به یک بخش از زندگی خود اختصاص داده و از ابعاد دیگر زندگیاش غافل شده، احساس پشیمانی و گناه میکند، این امر علاوه بر آثار مخرب بر روی زندگی شخصی و سلامتیاش، موجب کاهش بهرهوری شرکت شده. اما چاره چیست؟ چه راهکارهایی برای برقراری تعادل بین کار و زندگی وجود دارد؟ در این بخش میخواهیم با بیان مفهوم «چرخ زندگی» چند راه حل ساده و بسیار کاربردی را بررسی کنیمچرخ زندگی چیست؟
اگر زندگی را به شکل یک چرخ تصور کنیم که از چندین قطاع تشکیل شده، بیشک برای روان چرخیدنش باید تناسبی بین ابعاد آن برقرار باشد. ابعاد چرخ زندگی شامل کار و درآمد، سلامتی، روابط اجتماعی، خانواده، رشد و توسعه فردی، تفریح و سرگرمی، معنویت و روابط عاطفی است.
برای ایجاد تعادل در بین این ابعاد لازم است الویتبندی داشته باشید، جواب این سوال را به خودتان بدهید که «حل کردن کدام مشکل برای شما حیاتی است» و سپس لیستی از چند مورد اولویت اساسی خود تهیه کنید. هر چیز غیر ضروری را حذف کنید. این حذف کردن، میتواند شامل هر چیزی باشد، مثل صرف کردن انرژیتان برای بحثها و مکالمههای حاشیهای و بیثمر، سرگردانی در میان انبوهی از شبکههای مجازی، شرکت در مهمانیها و مجالسی که جز اتلاف وقت دستآوردی برای شما ندارند و ...چرخه زندگی و توازن هوشمندانه
مرز بین کار و زندگیتان را مشخص کنید، به بیان دیگر کارهایتان برای همان زمان اداری بگذارید و با خود به خانه نیاورید.
زمانی را فقط به خودتان اختصاص دهید؛ جدا از تمام مسئولیتهایی که به عنوان کارمند، فرزند، همسر و والد دارید شما نسبت به خود نیز مسئول هستید. هرگز وقت گذاشتن برای رشد و توسعه فردی و توجه به سلامتی خودتان را فراموش نکنید. برای برقراری تعادل بین اجزا چرخ زندگی، لازم است برای هر جزء هدف و زمان مشخصی را تعیین کنید، از افراط و تفریط کردن در هر قسمت بپرهیزید. بیش از آنکه به کمیت زمان توجه داشته باشید، لازم است تمرکزتان بر روی کیفیت انجام هر یک از این اجزا باشد. آن زمان است که دستآوردهایتان افزایش پیدا کرده و حس ارزشمندی و عزت نفس در شما بالا میرود. بی شک شادمانتر خواهید بود و حالت بهتری با یک بهرهوری بالا را از خود، در محیط خانه و کارتان ارائه میدهید. مروری بر نکات مدیریتی فیلم «کارآموز» با محوریت تعادل بین کار و زندگی: 1. الویتبندی داشته باشید 2. هر چیز غیر ضروری را از کار و زندگی خود حذف کنید 3. مرز بین کار و زندگیتان را مشخص کنید 4. زمانی را فقط به خودتان اختصاص دهید 5. برای هر یک از اجزا چرخ زندگیتان برنامه و هدف داشته باشید6. تمرکزتان را بر روی عمق و کیفیت کارهایتان بگذارید
تحلیل فیلم بازی تقلید را هم از بلاگ خودمان بخوانید.
مدیریت زمان یکی از عوامل کلیدی در موفقیت و حل مسائل سازمان است. موفقیت از آن کسانی است که بتوانند در کمترین زمان یک مساله را حل کنند. اما چگونه می توان زمان مورد نیاز برای هر مساله را در سازمان ها کاهش داد؟ چگونه می توان با مدیریت زمان، بهره وری و عملکرد یک مجموعه را بالا برد؟ در این اپیزود به تحلیل مدیریتی فیلم بازی تقلید میپردازیم تا پاسخ این سوالات را بیابیم.
مدیریت زمان با نگاهی به فیلم بازی تقلید
مدیریت زمان یک امر حیاتی برای سازمان ها است. هر مجموعه تلاش می کند در کمترین زمان به نتایج و اهداف خود دست یابد و کارکنانش بتوانند در کمترین زمان، بهترین عملکرد را ارائه دهند. این مساله در شرایط حساس که با امری فوری رو به رو هستیم و در شرایط رقابتی پراهمیت تر می شود. استفاده از تجهیزات، استخدام نیروی ماهر و متخصص و کار کردن به شیوه گروهی از راه های تحقق این خواسته است.
در فیلم بازی تقلید، بریتانیا تلاش دارد رمز پیام های دشمن را باز کند تا بفهمد دشمن چه برنامه هایی دارد و از این طریق در جنگ با نازی ها پیروز شود. برای این کار گروهی از متخصصین متشکل از ریاضی دانان و زبان شناسان را دعوت می کند تا روی شکستن این کد ها که انیگما نامیده می شدند؛ کار کنند. 159 میلیون میلیون میلیون احتمال برای شکستن رمز ها وجود داشت که بررسی آن ها به میلیون ها سال زمان نیاز داشت. اما این کد ها باید در 20 دقیقه بررسی می شد تا بتوانند از یک حمله دشمن جلوگیری کنند.
این گروه ماه ها بی وقفه تلاش کردند اما به نتیجه نرسیدند. یکی از دلایل موفق نشدن آن ها، نبود حس همدلی و روحیه کار گروهی بین افراد گروه بود. پس از اینکه تصمیم گرفتند با مشورت و استفاده از نظرات یک دیگر کار ها به صورت گروهی انجام دهند و به نقسیم وظایف پرداختند. کار با سرعت و کیفیت بالاتری پیش رفت. سپس تصمیم گرفتند ماشینی بسازنند که این رمز ها را در کمترین زمان بیابد. آن ها هوش مصنوعی را به کمک هوش انسانی آورند تا بتوانند در زمان کمتر کارها را انجام دهند.
ماه ها کارکردن روی این ماشین نیز به نتیجه نرسید. تا اینکه دریافتند بخشی از پیام هایی که هرروز توسط دشمن مخابره می شود، تکراری است. آن ها با حذف کلمات تکراری و قابل پیشبینی و بررسی نکردن همه احتمال ها، توانستند سرعت کار را بالا ببرند و به نتیجه برسند. گاهی رمز موفقیت در اولیت بندی کار ها است. باید تشخیص دهیم که باید زمان را برای چه اموری صرف کنیم و از چه اموری صرف نظر کنیم.
مورخان می گویند شکستن رمز انیگما، زمان جنگ را دو سال کوتاه تر کرد و جان صدها میلیون نفر را نجات داد. این دستاورد به دلیل توانایی بریتانیا در مدیریت زمان و دست یافتن به راهی بود که بتوانند هرروز در کمترین زمان پیام های دریافتی را رمز گشایی کنند. در قسمتی از فیلم یکی از ریاضی دانان می گوید:" ما با المانی ها در حال جنگ نبودیم؛ در حال جنگ با زمان بودیم". گاهی در سازمان با یک مساله رو به رو می شویم؛ اما در حقیقت، با مدیریت زمان رو به رو هستیم و با مدیریت زمان می توان به بهره وری بالا رسید.
نکات کلیدی از تحلیل مدیریتی فیلم بازی تقلید
جملات تاثیرگذار از تحلیل مدیریتی فیلم بازی تقلید
*با رعایت نظم و سلسله مراتب می توان در جنگ پیروز شد.
* مردم به خشونت علاقه دارند زیرا به آن ها حس رضایت می دهد.
* بعضی وقت ها یک نفر در عین ناباوری کاری می کند که دیگران تصورش هم نمی کنند.
* انیگما از تو باهوش تر است، پس به کمک نیاز داری و اگر همکارانت دوستت نداشته باشند کمکت نمی کنند. پس سعی کن با آن ها رفتار خوبی داشته باشی.
اگر برای آموزش شرکتی تازه وارد انیمیشن شده اید و به دنبال راهنمایی برای درک کامل آن هستید، این مقاله برای شما مناسب است. چیزهای زیادی برای کشف وجود دارد و ممکن است ندانید از کجا شروع کنید. ما با پرسیدن و پاسخ به سوالات زیر شما را با اساسی ترین ایده های انیمیشن مدیریتی آشنا خواهیم کرد.
انیمیشن آموزشی شرکتی چیست؟
انیمیشن های آموزشی به فیلم ها یا مجموعه ای از انیمیشن ها گفته می شود که اشیاء و مفاهیم تحت پوشش یک دوره را تجسم می کنند.
بر اساس فرهنگ کسب و کار، نیازها و ماژول های دوره، استودیوهای تخصصی فیلم های انیمیشنی را برای آموزش تولید می کنند که برای هر هدف آموزشی مناسب است. فراگیران در شرکتها میتوانند محتوای آموزشی تجسمی شده را به سرعت یاد بگیرند. این باعث صرفه جویی در زمان بیشتری نسبت به اسکن تمام مواد می شود. هر آموزشی می تواند از طریق انیمیشن ارائه شود، از دوره های ساده مانند جهت یابی، آداب معاشرت در محل کار گرفته تا دوره های پیچیده مانند آموزش فنی.
چگونه انیمیشن می تواند به آموزش شما کمک کند؟
از طریق این روش تدریس، فراگیران می توانند موضوعات را آسان تر درک کنند، زیرا مفاهیم پیچیده نشان داده شده و ساده می شوند. صرف نظر از موضوع، به خاطر سپردن اطلاعات در اندازه کوچک و سرگرم کننده نیز آسان تر است. استفاده از انیمیشن در آموزش همچنین به کارآموزان کمک می کند تا با اشتیاق بیشتری در کلاس شرکت کنند زیرا منتظر سرگرمی بیشتر هستند.
انیمیشن برای آموزش به یادگیرندگان این امکان را می دهد که تجربیات یادگیری خود را سفارشی کرده و خود به خود سرعت دهند. ویدئوها اطلاعات را به وضوح در اختیار زبان آموزان قرار می دهند. بنابراین، آنها به طور موثر جلسات آموزشی شما را سرعت می بخشند. زمان آموزش کوتاهتر به این معنی است که کارکنان می توانند آنچه را که در کلاس جذب می کنند زودتر در محل کار واقعی اعمال کنند.
کدام انواع انیمیشن برای آموزش شرکتی مناسب است؟
نمی توان انکار کرد که انیمیشن ها ابزار جذابی برای ارائه دوره های آموزشی هستند. با این حال، انواع مختلفی از انیمیشن وجود دارد و هر کدام از آنها در صورت همراه شدن با محتوای مناسب، نقاط قوت متفاوتی دارند. در اینجا انواعی که برای آموزش شرکتی مناسب هستند آورده شده است:
تخته وایت برد
به طور معمول، ویدیوهای متحرک تخته سفید شامل دست هایی است که تصاویر را روی پس زمینه سفید ایجاد می کنند. علاوه بر تصاویر روشن، صدای راوی بینندگان را از طریق ایده های مختلف راهنمایی می کند. این شکل از انیمیشن آموزشی شرکتی ممکن است به شما کمک کند آموزش را با تمرکز بر مفاهیم اساسی تقویت کنید.
آموزش هایی مانند Onboarding، دوره های پایه و آموزش HSE با توضیحات اولیه برای این نوع انیمیشن مناسب است. اگر بودجه محدودی دارید و روی جزئیات مصور تمرکز نمی کنید، این یک انتخاب عالی است. با سادگی آن، در هزینه خود صرفه جویی خواهید کرد در حالی که کارکنان شما می توانند از صرف زمان زیاد برای یادگیری مطالب ساده جلوگیری کنند. به عنوان مثال، در دوره های آموزشی مراقبت های بهداشتی، انیمیشن تخته سفید می تواند مفاهیم پزشکی را ساده کند. این امر باعث میشود که اصطلاحات عامیانه آشنا شوند و به خاطر بسپارند، حتی برای زبانآموزانی که سابقه پزشکی ندارند.
خوب، شما در صفحه درست قرار گرفته اید. همانطور که در این پست، ما لیستی از بهترین فیلم های انگیزشی و فیلم های تجاری تمام دوران را که هر کارآفرینی باید تماشا کند، تهیه کرده ایم.
چه در حال برنامهریزی برای شروع سرمایهگذاری خود باشید و چه در حال حاضر یک سرمایهگذاری تثبیت شده داشته باشید، در برخی از زمانها همه به انگیزه و فشار برای ادامه دادن نیاز دارند.
منبع می تواند یک نقل قول انگیزشی ، کتاب، آهنگ، فیلم یا هر چیز دیگری باشد.
به عنوان بخشی از وبلاگ نویسی، مصاحبه با وبلاگ نویسان را انگیزه و الهام بخش می دانیم. و این دلیلی است که در گذشته با یکی از الهام بخش ترین وبلاگ نویسان هندی ، هارش آگراوال مصاحبه کردیم.
حالا به شما بستگی دارد که چه چیزی را بیشتر دوست دارید. و اگر عاشق تماشای فیلم هستید، پس این پست قطعا برای شما مناسب است.
بنابراین، بدون هیچ مقدمه ای، بیایید در آن شیرجه بزنیم.
لیست پنجاه فیلم مدیریتی برتر را نیز حتما ملاحظه کنید.
1. رستگاری در شاوشنک (1994)
اولین فیلمی که ما در لیست بهترین فیلمهای کارآفرین داریم، رستگاری در شاوشنک با رتبهبندی 9.3 در IMDB در تمام دوران است.
این فیلم یک فیلم درام است که همه چیز درباره یک بانکدار به نام اندی دوفرن و یک قاچاقچی به نام الیس «رد» ردینگ است.
IMDB 9.3/10
2. تعقیب خوشبختی (2006)
فیلم بعدی که برای شما قرار دادیم The Pursuit of Happyness است. این یک فیلم درام زندگینامهای است که ویل اسمیت در نقش کریس گاردنر، فروشنده بیخانمان و پسرش بازی میکند.
جالب اینجاست که نقش پسرش را جادن اسمیت پسر واقعی ویل اسمیت بازی می کند.
از آنجایی که از خانواده ای متوسط هستم، تنها چیزی که می توانم بگویم این است که این احتمالاً یکی از بهترین فیلم های انگیزشی است که تا به حال دیده ایم.
و اگر به دنبال بهترین فیلمهای انگیزشی هستید، تماشای این فیلم ضروری است.
IMDB – 8.0/10
3. اکتبر آسمان (1999)
این فیلم بر اساس داستان واقعی هومر هیکام، پسر یک معدنچی زغالسنگ است که از اولین پرتاب اسپوتنیک الهام گرفت که باعث شد رویاهایش را در موشکسازی زندگی کند.
IMDB 7.8/10
4. شبکه اجتماعی (2010)
شبکه اجتماعی یک فیلم درام زندگینامه ای است که تأسیس محبوب ترین وب سایت شبکه اجتماعی فیس بوک را به تصویر می کشد.
IMDB 7.7/10
این یک فیلم زندگینامه ای کمدی-درام است که شما را به سال های 2006-2007 می برد و نقص ها و فساد در بازار وام مسکن ایالات متحده را به تصویر می کشد که باعث بحران مالی 2007-2008 شد.
IMDB 7.8/10